سلیمی نمین: باید این درک را داشته باشیم که هرگز وارد میدان دشمن نشویم
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۹۱۸۷
مترجم کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران»، با اشاره به اینکه ما به لحاظ جغرافیایی با فلسطین اشغالی هیچ مرز مشترکی نداریم و فاصله زیادی داریم، گفت: اگر قرار باشد ما نیرویی را به آنجا گسیل کنیم، قطعا تدارکات مهم است. ظاهرا کسانی که مسأله را این گونه مینگرند، اصلا درک درستی از اعزام نیروی رزمنده ندارند. نیروی رزنده باید پشتیبانی شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش جماران، عباس سلیمی نمین در گفتگو با خبرنگاران، در خصوص موضوع اعزام نیرو از ایران به غزه، اظهار داشت: در این نوع مباحث قطعا باید این دقت را داشت که ما هرگز تحت تأثیر جوّ و فضا قرار نگیریم؛ داشتن تدبیر و هوشیاری شرط این تقابلها است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مرزبندی خودمان با نژادپرستان را بیان کردهایم و بر این مرزبندی تأکید داشتهایم؛ که به لحاظ دینی و اعتقادی نمیتوانیم نژادپرستی را به رسمیت بشناسیم.
این پژوهشگر مسائل فلسطین افزود: در طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما سیاست مشخصی در زمینه مقابله با نژادپرستی بیان کردهایم که به چند عامل مرتبط است. ما به لحاظ جغرافیایی با فلسطین اشغالی هیچ مرز مشترکی نداریم و فاصله زیادی داریم. کسانی که این بحث را مطرح میکنند که ما به غزه برویم، ظاهرا به جغرافیای منطقه هم خیلی اطلاع ندارند.
ما هیچ راهی به غزه نداریم؛ باید در خاک مصر و یا سرزمینهای اشغالی مستقر باشیم و راه دیگری به غزه وجود ندارد. راههای آبی کاملا در تسلط صهیونیستها است و میبینید که تا مصریها و صهیونیستها اجازه ندهند، حتی کمکهای بینالمللی هم قادر راهیابی به غزه نیستند.
وی تأکید کرد: اگر قرار باشد ما نیرویی را به آنجا گسیل کنیم، قطعا تدارکات مهم است. ظاهرا کسانی که مسأله را این گونه مینگرند، اصلا درک درستی از اعزام نیروی رزمنده ندارند. نیروی رزنده باید پشتیبانی شود. ما نمیتوانیم در مصر مستقر شویم. مصریها حتی در ارتباط با ابتداییترین اصول انسانی هم کمکاری دارند. بعد اجازه بدهند که نیروهای رزمنده ایرانی از مصر صهیونیستها را هدف بگیرند؟!
سلیمی نمین ادامه داد: سیاست ما هرگز چنین چیزی را اجازه نمیدهد. سیاست ما در برابر صهیونیستها بحث دعوت به مقابله ملت فلسطین، همسایگان فلسطین اشغالی و سایر ملتهای جهان در برابر نژادپرستی است. در این وادی ما منطقی داریم. بحث فلسطین مسأله ما هست، اما نمیتوانیم حضور نظامی را مطرح کنیم. حضور نظامی در ارتباط با غزه ناممکن است. حتی راجع به سایر مرزهای فلسطین اشغالی همین طور است.
وی یادآور شد: در زمان حیات امام، وقتی صهیونیستها به لبنان حمله و آنجا را اشغال کردند، عدهای با همین شعار به سوریه و از آنجا به لبنان اعزام شدند. امام وقتی متوجه شدند، دستور دادند همه آنها را برگردانند. استدلال امام در این قضیه قابل تأمل است که ما مسأله تجاوز صدام به ایران را داریم و نباید انحرافی در این سیاست ایجاد کنیم. اما همان زمان امام اجازه دادند که نیروهای مقاومت در آن کشور آموزش داده شوند و در واقع آنها خط مقدم مقابله با صهیونیستها باشند.
مترجم کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران»، افزود: به قدری این سیاست مؤثر بود که صهیونیستها بعد از ۲۰ سال اشغال لبنان، خفتبار از این کشور خارج شدند؛ در حالی که میخواستند کاملا لبنان را به سرزمینهای اشغالی ملحق کنند. بنابراین، ما این سیاست تقویت مقاومت در برابر صهیونیستها را تا حالا به خوبی دنبال کردهایم و امروز تحت تأثیر این سیاست میتوانید مقاومت را در مناطق مختلف ببینید.
وی اظهار داشت: سیاست ما در ارتباط با خود فلسطین اشغالی بحث این است که با حضور همه اقشار فلسطینی از ادیان مختلف مسیحی، یهودی و مسلمان، انتخابات در آنجا برگزار شود. یعنی در مناطق اشغالی امکان انتخابات واقعی در مورد نوع دولت فراهم باشد و تعیین کنند که میخواهند فلسطین چگونه اداره شود. قطعا با این سیاست به عمر حاکمیت صهیونیست بر مناطق اشغالی پایان داده میشود. چون بخش قابل توجهی از یهودیان در فلسطین اشغالی با سیاست صهیونیستها مخالف هستند؛ مسلمانان و مسیحیها هم طبعا مخالف هستند. فقط یک قشری از نژادپرستان هستند که در واقع تعداد آنها اقلیت است و اکثریت قطعا با نژادپرستی مخالفت دارند.
سلیمی نمین افزود: این سیاست تا حالا یک روندی را طی کرده که یک منطق دارد و باید به این منطق توجه کرد. ما همواره با این مسأله مواجه هستیم که صهیونیستها میخواهند مسأله مقاومت در برابر خودشان را تبدیل به یک جنگ کشورها کنند. در جای جای کتاب برگمن که من آن را ترجمه کردم و به آن نقد زدم هم کاملا مشخص است صهیونیستها از آمریکاییها انتقاد میکنند که چرا به ایران حمله نمیکنند و چرا با سیاستهای نظامی صهیونیستها در منطقه همراه نمیشوند.
وی ادامه داد:یعنی همواره سیاست صهیونیستها تا حالا این بوده که کشورهای غربی را به یک درگیری نظامی در این بخش مهم و استراتژیک از کره زمین بکشانند. ولی ما به گونهای عمل کردهایم که اسرائیلیها هرگز چنین بهانهای را به دست نیاوردهاند که بتوانند بر اساس آن بهانه غربیها را به وادی جنگ بکشانند. البته همان طوری که آمریکاییها و غربیها به صهیونیستها و نژادپرستان یاری میرسانند، به صراحت گفتهایم که ما هم متقابلا به مقاومت کمک میکنیم. این کار را کردهایم و کمک ما هم بسیار مؤثر و تعیین کننده بوده است.
این پژوهشگر مسائل فلسطین اظهار داشت: ما مسأله را محدود در منطقه حفظ کردهایم، اما به تدریج این مسأله را به افکار عمومی جهان گسترش دادهایم و امروز افکار عمومی جهان، حتی درون آمریکا، اکثریت ضد صهیونیست شدهاند. این دستاورد خیلی بزرگی است. یعنی ما مسأله را از حوزه مقاومت خارج نکردهایم و حفظ مسأله در حوزه مقاومت، کارآمدی سیاست ما را چنین برابر کرده است. در حالی که اگر وارد بحث نظامی مستقیم میشدیم، یک وادی که بهترین گزینه برای صهیونیستها بود را میگشودیم و این اصلا شرط عقل و درک نبود.
وی تأکید کرد: ما باید این درک را داشته باشیم که هرگز وارد میدان دشمن نشویم؛ ببینیم دشمن چه چیزی میخواهد، چه چیزی مطلوب او است و هرگز آن شرایط را برای او فراهم نکنیم. امروز در همه موضعگیریهای سیاسی که میبینید، همواره صهیونیستها انتقاد میکنند که چرا ایران پشت سر قضیه مقاومت است و به غربیها میگویند شما باید ایران را بزنید و آنها هم میگویند که ایران هنوز هیچ نقش نظامی مستقیم در این قضیه ندارد و ما با چه بهانهای میتوانیم ایران را بزنیم؟!
چون ایران طبیعتا پشتیبانی افکار عمومی جهان را دارد و وارد جنگ با ایران شدن تبعات بسیار گستردهای برای غرب ایجاد میکند. مگر اینکه یک بهانه درست و حسابی داشته باشند که بتوانند افکار عمومی را با آن توجیه کنند. خوشبختانه ما هوشمندانه عمل کردهایم و این بهانه را دست آنها ندادهایم.
سلیمی نمین افزود: بعضی از دوستان دانشجو یا کسانی که فکر میکنند این طوری خودشان را انقلابیتر نشان میدهند، سخنانی مطرح میکنند که هیچ شرط عقل و فهم مسائل کلان منطقه نیست. اگر مسائل کلان منطقه را خوب درک کرده باشیم، میفهمیم که ایران امروز دارد بهترین سیاست را دنبال میکند و ضمن اینکه بهانهای نمیدهد، ولی با قوت از مقاومت دفاع میکند و این را هم بارها اعلام کرده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل فلسطین اشغالی صهیونیست ها افکار عمومی سلیمی نمین سیاست ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۹۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی